دانلود آهنگ جدید عارف اسپیک به نام پایان
Download New Music Aref Speak – Payan
دانلود آهنگ عارف اسپیک به نام پایان
پخش از نکست وان موزیک
عارف اسپیک پایان
متن آهنگ پایان از عارف اسپیک
ورس ۱
آشنا با رنگِ پریده
آشنا با بغض تهِ دلم
ڪه اصلا تو خودش خنده ندیده
واسه خودم شدم مردِ غریبه
ڪه شده بازیچه و محوِ زنی ڪه
همه اسمشو دنیا گذاشتنو
انگاری منو واسه برده خریده
ڪه قلبه تپیده
چرا نمیمردم؟
دیگه سخت بود زندگی برام
نه زن داشتم نه بودم فڪر پسرام
چرا خدا برام نمی نوشت زندگی تمام
گذاشتم سه نقطه جلو حالم
خودت با هرچی میخوای پرش ڪن
من ڪه مینویسم خوبه حالم
خوبه تو هم فڪر ڪن روبهراهم
خیلی وقته تموم شدم
فقط جسمم راه میره نقطه سر خط
میرم تو خودم پشته سر هم
رگام سیاه میشه و خشڪه نفسم
شاید فڪر ڪنی شبا اینطورم
من بدبختی از هوا ریخت دورم
طوری ڪه هر ڪی منو میدید میگفت
تو رو فقط به خدا میسپارم
میگن ڪه مردِ و حرفش
فریاد نداره ڪه دردِ و دردش
تحمل میخواد زهرِ و سمش
برخورد میڪنی با صخره و سنگش
میرسی دیگه به ضربه و ترڪش
دیگه تنها موندی لا گردان و ارتش
دل میبری از خودڪار و خطڪش
دیگه نمیتونی ڪنی اوضاع رو حلش
من خوده مرڪزِ دردم
همه بغض هامو اربده ڪردم
پیش رفیقام سرزده رفتم
ولی باز نخواستن شرمندهتر شم
دنبال ماه نبودم
برده بودمو شاه نبودم
درّه بودمو چاه نبودم
من نقشه بودمو راه نبودم
ورس ۲
داستان من به ڪنار
گریه رو بردارو جاش خنده بزار
بعد شروع میشه فصلِ شکار
نفست میگیره و میده قلبو فشار
خسته از زندگی میشی
انگار صدبار میمیری و زنده نمیشی
دیگه به آدما قصه نمیگی
جاش ترجیح میدی ببری غصه به کار
یه فکرهایی به سرم زد
تموم شدم وقتی پدرم رفت
نمیتونستم بزنم حرف
کل بدنم از تو ترک بست
قدم به سختی برمیدارم
کسی نمیفهمه چه دردی دارم
وقتی کل شب بیدارمو
با چشم باز رو بالش سر میذارم
هی بیخود دلداریم میدادن
میگفتن تلخه حقیقت
میگفتن هی وانمود نکن خوبی
مشخصه از رنگِ پریدت
یادمه که غمگین نبودم
حسرت میخوردم من این نبودم
خاکستریه من رنگین کمونم
زده بود قندیل درونم
کسی کنارم نبود
میزد به سرم برم بخوابم تموم
یه دستخط بزارم پهلوم
همه زندگی کنن بجا من هر روز
صدام در نیاد
هی بلند صدام کننو
چشام باز نشه
با بغض نگام کننو
بخندم فقط دنیامو به کام بگیرم
کی فکر میکرد یه روزی بخوام بمیرم
دیگه کردم بهش من عادت
نمیداد بهم بهشت علامت
میرم رو شونه داداشیام
همه میگن رفیق به سلامت
---------------
داستان من به ڪنار
گریه رو بردارو جاش خنده بزار
بعد شروع میشه فصلِ شکار
نفست میگیره و میده قلبو فشار
خسته از زندگی میشی
انگار صدبار میمیری و زنده نمیشی
دیگه به آدما قصه نمیگی
جاش ترجیح میدی ببری غصه به کار
یه فکرهایی به سرم زد
تموم شدم وقتی پدرم رفت
نمیتونستم بزنم حرف
کل بدنم از تو ترک بست
قدم به سختی برمیدارم
کسی نمیفهمه چه دردی دارم
وقتی کل شب بیدارمو
با چشم باز رو بالش سر میذارم
هی بیخود دلداریم میدادن
میگفتن تلخه حقیقت
میگفتن هی وانمود نکن خوبی
مشخصه از رنگِ پریدت
یادمه که غمگین نبودم
حسرت میخوردم من این نبودم
خاکستریه من رنگین کمونم
زده بود قندیل درونم
کسی کنارم نبود
میزد به سرم برم بخوابم تموم
یه دستخط بزارم پهلوم
همه زندگی کنن بجا من هر روز
صدام در نیاد
هی بلند صدام کننو
چشام باز نشه
با بغض نگام کننو
بخندم فقط دنیامو به کام بگیرم
کی فکر میکرد یه روزی بخوام بمیرم
دیگه کردم بهش من عادت
نمیداد بهم بهشت علامت
میرم رو شونه داداشیام
همه میگن رفیق به سلامت