متن آهنگ پشیمان ( ریمیکس ) از محسن ملک پور
بگو کجای قصه ای تو
بگو کجای قصه ای تو
بگو کجا دلم ربودی
مگر ستاره ام نبودی
که باب ظلمتم گشودی
بگو کجای قصه ای تو
شدم چون عاشقی غرق نگاهت
تو معشوقی همین بوده گناهت
دگر بهانه ای ز نقش خاطری نمانده
به غیر عشق تو طبیب دیگری نمانده
که بر رخم دگر نگاه دلبری نمانده
پشیمانم در این حال پریشان
قصه دیده تو، نشد آخر هرگز
تو نگفتی به که دل را دادی
تو چنین آرامی، من به ناآرامی
من که در زندانم، تو آزادی
شدم چون عاشقی غرق نگاهت
تو معشوقی همین بوده گناهت
دگر بهانه ای ز نقش خاطری نمانده
به غیر عشق تو طبیب دیگری نمانده
که بر رخم دگر نگاه دلبری نمانده
پشیمانم پشیمانم پشیمان