متن آهنگ منظومه از برسام صالحی
ورس یک :
ترکیب لبخند و نگاه تو
تعریفم از زیبایی محضه
این شهر غیر از هم نفس بودن
با تو ، به این بودن نمی ارزه
پیشم که میشینی کسی انگار
جز من تو این منظومه ساکن نیس
اینکه تنم بوی تورو میده
یعنی مهالم ، غیر ممکن نیست
چشمای تو کاری کرده این زندگی رویاییشه
تو هرجاکه پامیزاری بارون میاد دریا میشه
مگه اینهمه خوبی تو قلب یه آدم جا مییشه
تو چی داره اسمت که آرامش همیشه همراشه
میشه با یه لبخندت غم از صورت دنیا واشه
زمستون بهارش شال سبزی که میپوشی باشه
ورس دو :
تو دل میبری با نگاهی که سادس
تو بودن کنارت خودش فوق العادس
تو مال منی همینکه هست
میشه تا قیامت ، چشاتو غزل کرد
خیال تو بوسید ، غماتو بغل کرد
میشه با تو مرزارو شکست
چشمای تو کاری کرده این زندگی رویاییشه
تو هرجاکه پامیزاری بارون میاد دریا میشه
مگه اینهمه خوبی تو قلب یه آدم جا مییشه
تو چی داره اسمت که آرامش همیشه همراشه
میشه با یه لبخندت غم از صورت دنیا واشه
زمستون بهارش شال سبزی که میپوشی باشه