متن آهنگ شبت بخیر از بردیا مختاری
شب میرسه چشمات خوابآلود میشه
میخندی و ترسای من نابود میشه!
شادی و غم با هم نشستن تو نگاهم
من خیلی وقته دارم این حسارو با هم
با اینکه زخمای قدیمی مونده پیشم
وقتی که اینجایی بهت دلگرم میشم
پیش تو این حرفارو ناگفته نمیخوام
هرگز ولی خوابتو آشفته نمیخوام
شبت بخیر ای گل زیبا
میسپرمت به دست رویا
شبت بخیر سنگ صبورم
میبینمت دوباره فردا
تو خواب خوش میبینی اما من
رویامو چیدم بازم از چشمات
شب روشنه با اینکه تاریکه
این راز و من فهمیدم از چشمات
دنیا اگه صلحه، اگه جنگه
دنیای من اینجا و الآنه؛
تو شعلهی عشقی و من هرشب
دور تو ام، مثل یه پروانه!
شبت بخیر ای گل زیبا
میسپرمت به دست رویا
شبت بخیر سنگ صبورم
میبینمت دوباره فردا