متن آهنگ راه آسمون از هادی اسماعیلی
وقتی که راهِ آسمون بازه
پرواز نه قصه نه افسانه ست
باید به آتیش زد که عاشق موند
این رازِ عشق شمع و پروانه ست
ابر و مه و بارون و کوه و رود
هرگز نمیتونن که سد باشن
اونا که دل دادند فهمیدند
باید فقط راهو بلد باشن
"باید مقاومت کرد وقتی که حق ، غریبه
وقتی نقاب دنیا سرتاسرش فریبه
اونا که نور و دیدن رمز شبو شنیدن
دل رو زدن به جاده نام آور و شهیدن"
واسه گره واکردن از دردا
گاهی باید با مهر صحبت کرد
حتی اگه خیلی مهم باشی
گاهی باید پنهونی خدمت کرد
مرز و وطن یا هر جای دنیا
میتونه آغوش خدا باشه
باید فقط از خود گذشت و رفت
تا جاده های آسمون واشه
"باید مقاومت کرد وقتی که حق ، غریبه
وقتی نقاب دنیا سرتاسرش فریبه
اونا که نور و دیدن رمز شبو شنیدن
دل رو زدن به جاده نام آور و شهیدن"