متن آهنگ صدای آخر از علیرضا قرایی منش
صدای آخر
صدای بی صدایی ، شرم جدایی
دلی پر از غم و درد ، اما رهایی
اگه برام نموندی صدام برام که مونده
دلواپسی های شب منو سوزونده
صدا ، صدای آخر ، فریاد من سکوته
پاییز من گمشده ، اما بهار تو راهه
صدا ، صدای آخر، فریاد من سکوته
این روزگار مُرده غم تو دلم نشونده
تو یک سکوت سردی تو حسرت من
یه بُهت بی نهایت تو خلوت من
تو جاده ی تنهائیم عکس یه خوابی
برای تشنگی هام تو یک سرابی
صدا ، صدای آخر ، فریاد من سکوته
پاییز من گمشده ، اما بهار تو راهه
تو وادی نگاهت گم میشدم می مُردم
برای همصدایی ترانه ای می خوندم
حالا که تو نموندی عشق تو هم برام مُرد
تا آخر جاده ها دلواپسی هامو بُرد