متن آهنگ شروع قصه از نامی زند
می کنی فرق باهمه قشنگه چشات
من صدم روت ببین تو دلممحکمه جات
مثل خورشیدی تو میدی بهم حس طلوع
تومیشینی پیشم میشه یه قصه شروع
میزنه تند تند قلبم میشم باهات روبه رو
سره تو نمی کنم دست دست
اونجا که تو هستی نفس هست
برس که الان دیگه قلبم
از هر کی به غیر تو خستست
.
حتی تو خواب جلو چشممه تصویرت
تو خودتم بری رو منه تاثیرت
من فقط آرومم اینجوری نزدیکت
یکی که عشق و تو چشم تو میخونه
یکی که آخر قصتو میدونه
یکی نباشی یه لحظه نمیتونه
سره تو نمی کنم دست دست
اونجا که تو هستی نفس هست
برس که الان دیگه قلبم
از هر کی به غیر تو خستست