متن آهنگ همسایه از مسعود مردانمرد
دريا واسه کشتيای بي سر نشين جا نداره
پس من چرا غرق بودم نکست وان که دریا نداره
اين گوشه از شهر امنه ، من سعي کردم نميرم….
اينقدر نميرم که آخر ، اين گوشه پهلو بگيرم ♫♪♭
تو سالها سرنشين اين گوشه از شهر بودی ♫♪♭
اما با من که هميشه همسايتم قهر بودی ♫♪♭
آرامش قبل طوفان ابروی اون روي ماهه….
اَخمت به من گفت هر شب ، طوفان سختی تو راهه!!!
چند روز ، چند سال ؟ چند قرن ؟ از رد پامون گذشته ♫♪♭
قلبم به عمره یه تاريخ ، از اون خيابون گذشته ♫♪♭
قلبم مثه گوش ماهی با موج موهات رفيقه ♫♪♭
عشق من اين تنگ کوچيک کوچيکه اما عميقه ♫♪♭
دريا واسه کشتيای بي سر نشين جا نداره
پس من چرا غرق بودم نکست وان که دریا نداره
♫♪♭♫♪♭♫♪♭♫♪♭♫♪♭♫♪♭♫♪♭♫♪♭♫♪♭♫♪♭♫♪♭♫♪♭
در دیاری که تو آنجا باشی...
بودن آنجا کافیست..
مابقی آرزوها اوج بی انصافیست..
♫♪♭♫♪♭♫♪♭♫♪♭♫♪♭♫♪♭♫♪♭♫♪♭♫♪♭♫♪♭♫♪♭♫♪♭
هرجا پیت رفته بودم دلتنگ برگشته بودم
آشفته و خسته انگار از جنگ برگشته بودم
من خوب بودم تا یه شهر با خشکسالیش بدم کرد
خوب شد خدا رحم کرد و عشق تو دریا زدم کرد
دريا واسه کشتيای بي سر نشين جا نداره
پس من چرا غرق بودم نکست وان که دریا نداره