متن آهنگ دلتنگ از اسماعیل میرزایی
شونه به شونت اومدم هر جا دلت گرفته بود
پاک کردم اشکهایی و که رو گونه هات نشسته بود
بی وفا شدی ولی من پشتت میگم فرشته بود
آخر قصمون پر از حرفهای نانوشته بود
اونقدر دلتنگم که جای گله نیست که نیست که نیست
اونقدر زیادن حرفهام که حوصله نیست که نیست که نیست
بعد تو،تو سینه خبر از اون دله نیست که نیست که نیست
اونقدر دلتنگم که جای گله نیست که نیست که نیست
اونقدر زیادن حرفهام که حوصله نیست که نیست که نیست
بعد تو ،توسینه خبر از اون دله نیست که نیست که نیست
میری ولی نکن فکرشم ،هیچکی تو رو قد من بخواد
این دل من هنوز قفل روت
اون حس خوشگل خنده هات
دستمو یه روز گرفته بودی
تنهام گذاشتی آخرش
جا مونده قلبم تو خاطراتت
که این دل نمیشه باورش
اونقدر دلتنگم که جای گله نیست که نیست که نیست
اونقدر زیادن حرفهام که حوصله نیست که نیست که نیست
بعد تو،تو سینه خبر از اون دله نیست که نیست که نیست
اونقدر دلتنگم که جای گله نیست که نیست که نیست
اونقدر زیادن حرفهام که حوصله نیست که نیست که نیست
بعد تو،تو سینه خبر از اون دله نیست که نیست که نیست