آهنگ زخم زبون از رضا شمس نگاری
زخم زبون میزنی دلم میشکنه آسون
ولی بازم دوست دارم آخه دل شده افسون
حرفات مثل آتیشه دلمو میسوزونه
با زخم زبونت میگیری دلمو نشونه
انگاری دلم پیش تو دیگه بها نداره
دل ساده من بخدا رنگ و ریا نداره
به امیدی میام پیش تو که آروم بشه دردم
از بخت بدم دردم دیگه دوا نداره
بی وفا دیگه بس کن آخه طاقت ندارم
از دست تو شد تیره روز و روزگارم
آسمون چشماتو چرا به روم میبندی
چرا از سر بی رحمی به گریه هام میخندی
گریه تلخ من خنده نداره بارون اشکه که از چشام میباره
رو دل تو اثر نداره اشکم رحم که به چشمام که بی قراره
عشق من میدونم که بر میگردی
روزی که از زندگی خسته و سردی
میشینی کنارم درد دلت رو
میگی و میگی که پاییز زردی
در این خونه برات همیشه بازه
هنوزم دل پر از ترانه و سازه
میخونم شب تا صبح برای چشمات
چشمایی که از عشق غرق نیازه
خوش اومدی خوش اومدی عشق من
خونه دل خونه توست یاسمن
شادی آوردی با خودت به قلبم
فرش قدمهات سبزی صدها چمن
انگاری قلبم واسه تو میزنه
هر تپشش صدای دوست داشتنه
هم نفس قلب منی نازنین
واسه همینه که شدی جون من جون من