ای که دوری از من و نزدیک‌تر از تو به من نیست
سهمم از تو غیر عطری مانده بر یک پیرهن نیست
میزنم بیرون ز خود تا گم شوم دور از خیالت
( بهتر از آغوش تو جایی برای گم شدن نیست ) 2 بار

( گفتی فراموشت کنم
در سینه خاموشت کنم
از تو دل بکنم

آخر بگو یک شب اگر
باران بگیرد بی‌خبر
تو نباشی اگر
با دل چه کنم ) 2 بار

ای کهنه رفیق بعد از تو دریغ از خواب راحت
رفتی و هنوز مانده شب و روز چشمم به راهت
میمیرم تو اگر نیایی
یک شب در دل تنهایی
از یادم نرود هرگز
( آن شبهای تماشایی ) 2بار

( گفتی فراموشت کنم
در سینه خاموشت کنم
از تو دل بکنم

آخر بگو یک شب اگر
باران بگیرد بی‌خبر
تو نباشی اگر
با دل چه کنم ) 2 بار