آهنگ بارون نمیاد از محمد محنتیان
بغض ابر مه گرفته
که رو شیشه ها نشسته
خاطرات من هنوزم
توی قلبم میدرخشه
منو پاییز و غروبش با هوای بی قراری
من که تکرار خزونم توی این چهار دیواری
برگا غمگین و شکستن مثل قلب خسته ی من
کاش شب تولد من میموندی تو کنارم
کادوم این بود که یه لحظه سر رو شونه هات بزارم
بخدا به جز تو هیچکی به دل من نمیاد
تو که رفتی توی پاییز دیگه بارون نمیاد
تو نباشی دل من جشن تولد نمیخواد
…..
کوچه ها هنوز صدامو با غم تو میشناسن
رد پات هنوز مونده تو ی خاطرات روشن
مثل سایه ای که با من همه جا همیشه هستی
کاش یه روز بیای بگی که چرا قلبمو شکستی
محمد محنتیان
Mohammadmehnatian