آهنگ برگ ریزون پاییز از محسن قمی
میون برگریزون پاییز شدم یه شاخه ی شکسته
چه عاشقونه دل سپردم به اونکه دل به من نبسته
چه بغض هایی که تو بارون داره
با گریه حل میشه با قلبی که تو آتیشه
به هر جون کندنی باشه یروزی میره از یادم
امان از این دل سادم
تمام سهمم از عشقش فقط یه جای خالی بود
واسم گرمای آغوشش خیالی بود خیالی بود
غمش چقد با من رفیقه
خاطره هاشم مثل تیغه
وقتی که نیست زخم های من خیلی عمیقه
یه دلخوشی ساده هم ازم دریغه
ازم دریغه
چه بغض هایی که تو بارون داره
با گریه حل میشه با قلبی که تو آتیشه
به هر جون کندنی باشه یروزی میره از یادم
امان از این دل سادم
تمام سهمم از عشقش فقط یه جای خالی بود
واسم گرمای آغوشش خیالی بود خیالی بود